جدول جو
جدول جو

معنی چشمه سهراب - جستجوی لغت در جدول جو

چشمه سهراب(چَ مَ سُ)
دهی است از دهستان چمچال بخش صحنۀ شهرستان کرمانشاهان که در 36 هزارگزی باختر صحنه، کنار شوسۀ کرمانشاه به سنقر واقع است. کوهستانی و معتدل است و 135 تن سکنه دارد. آبش از رود خانه دینور و چشمه، محصولش غلات، برنج و توتون و شغل اهالی زراعت است. در کوه ایزآباد محلی بنام آوزا اطاقهای سنگی از آثارقدیم وجود دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از چشمه سیماب
تصویر چشمه سیماب
کنایه از خورشید، چشمۀ آفتاب، چشمۀ آتش فشان، چشمۀ خاوری، چشمۀ روز، چشمۀ روشن، چشمۀ سیماب ریز، چشمۀ گرم، چشمۀ نور، چشمۀ نوربخش، چشمۀ هور، آیینۀ آسمان، آیینۀ چرخ، آیینۀ خاوری، بانوی مشرق، بور بیجاده رنگ، تابۀ زر، خسرو سیّارگان، خسرو مشرق، زورق زرّین، سیماب آتشین، شهسوار فلک، عروس چرخ، نیّر اعظم، شیرسوار فلک، باشۀ فلک، شاهد روز، شهسوار سپهر، شهسوار گردون، صدف فلک، صدف روز، صدف آتشین، عروس خاوری، عروس روز، عروس فلک، غضبان فلک، یاقوت زرد، زرّین ترنج، زرّین کاسه
فرهنگ فارسی عمید
(چَ مَ سَ)
مؤلف مرآت البلدان نویسد: ’از قرای درۀ دینور و در سمت چپ دره واقع است’. (از مرآت البلدان ج 4 ص 235)
لغت نامه دهخدا
(چَ / چِ مَ / مِ یِ)
کنایه از ماه و آفتاب است. (برهان) (آنندراج). ماه وآفتاب. (ناظم الاطباء). آفتاب عالمتاب. (مجموعۀ مترادفات ص 13) ، کنایه از روز هم هست که عرب ’یوم’ گویند. (برهان). کنایه از روز هم هست. (آنندراج). روز. (ناظم الاطباء). رجوع به چشمۀ سیماب ریز شود، کنایه از کان سیماب. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(سُرْ را)
آبی است نزدیک وادی سلمی. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا